تا کی ورق ورق کنم این سر رسید را

چون کودکی رسیدن سال جدید را

با دست زیر چانه تو را آه می کشم

چون غنچه ای که اخر اسفند عید را



موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : شنبه 30 دی 1391 ا 8:15 نويسنده : رضـــــــــا ا

  

 

 

مـــرا بــه  اســم کــوچــکــم کـه...

 

صــدا  مــی زنــی!

 

لـحــن  صــدای  تــو...

 

 دوســتــ داشـتــنــی تــریــن ..

صـدای عــالــم اســتــ 


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : جمعه 29 دی 1391 ا 10:45 نويسنده : رضـــــــــا ا

 ✖ خــــدایـــــــــــا 


همـه از تــو می خــواهنـــد ، بـدهـی 

مـن از تــو می خـــواهـــم ، بگیــــری

خـــــدایـــا ایـن هَمـه دلتنگــی رو از مَـن بگیـــــر . . . ✖


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : پنج شنبه 28 دی 1391 ا 12:37 نويسنده : رضـــــــــا ا

  
 نازم به ناز آن کس که ننازد به ناز خویش
ما را به ناز فروشان نیاز نیست تا خدا بنده نواز است به بنده چه نیاز است



تاريخ : پنج شنبه 28 دی 1391 ا 12:32 نويسنده : رضـــــــــا ا
تاريخ : پنج شنبه 28 دی 1391 ا 8:33 نويسنده : رضـــــــــا ا

 



یک روز از یک زوج خوشبخت سوال کردم
دلیل موفقیت شما در چیست ؟ چرا هیچ وقت با هم دعوا نمی‌کنید؟
آقاهه پاسخ داد: من و خانمم از روز اول حد و حدود خودمان را مشخص کردیم
قرار شد خانم بنده فقط در مورد مسائل جزئی حق اظهار نظر داشته باشه و من هم به عنوان یک آقا در مورد مسائل کلی نظر بدهم!
گفتم: آفرین! زنده‌باد ! تو آبروی همه‌ی مردها را خریده‌ای ! من بهت افتخار می‌کنم.
حالا این مسائل جزئی که خانمت در مورد اونها حق اظهارنظر داره، چیه ؟
آقاهه گفت: مسائل بی‌اهمیتی مثل این که ما با کی رفت ‌و‌ آمد کنیم، چند تا بچه داشته باشیم، کجا زندگی کنیم، کی خانه بخریم، ماشین‌مان چه باشد، چی بخوریم، چی بپوشیم و ...
گفتم: پس اون مسائل کلی و مهم که تو در موردش نظر می‌دی، چیه ؟
آقاهه گفت: من در مورد مسائل بحران خاور میانه، نوسانات دلار، قیمت نفت و اوضاع جاری مملکت نظر می‌دهم

موضوعات مرتبط: مطالب ، ،

تاريخ : چهار شنبه 27 دی 1391 ا 9:6 نويسنده : رضـــــــــا ا

 

 




" شما " درسته واژه ی محترمیه.... 

ولی " تو " شدن لیاقت میخواد.... .


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : سه شنبه 26 دی 1391 ا 13:23 نويسنده : رضـــــــــا ا

 


 

نازم به ناز آن کس که ننازد به ناز خویش
ما را به ناز فروشان نیاز نیست تا خدا بنده نواز است به بنده چه نیاز است


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : سه شنبه 26 دی 1391 ا 11:15 نويسنده : رضـــــــــا ا

 پسر کوچولویی در مراسم عروسی از مادرش پرسید: “مامان، چرا دختره لباس سفید پوشیده؟”

مامانش گفت: “این تو عروسی ها یه رسم هست که عروس لباس سفید بپوشه، بخاطر اینکه عروس خیلی خوشحاله و امروز بهترین روز زندگیشه.”

پسر یه خورده فکر کرد و گفت: ” خوب چرا پسره (داماد) لباس مشکی پوشیده؟”

 

به جذابترین گروه اینترنتی ملحق شوید

 
 

موضوعات مرتبط: مطالب ، ،

تاريخ : سه شنبه 26 دی 1391 ا 10:8 نويسنده : رضـــــــــا ا
تاريخ : یک شنبه 24 دی 1391 ا 10:9 نويسنده : رضـــــــــا ا

 شبانگاهان تا حریم فلک چون زبانه کشد سوز آوازم

 

شرر ریزد بی‌امان به دل ساکنان فلک ناله سازم
دل شیدا، حلقه را شکند، تا برآید و راه سفر گیرد 
مگر یک‌دم گرم و شعله‌فشان، تا به بام جهان بال و پر گیرد


خوشا ای دل بال و پر زدنت، شعله‌ور شدنت در شبانگاهی

 

به بزم غم، دیدگان تری، جان پرشرری، شعله آهی 
بیا ساقی تا به‌دست طلب، گیرم از کف تو، جام پی در پی 
به داد دل، ای قرار دلم، نوبهار دلم، می‌رسی پس کی؟


چو آن ابر نوبهارم من، به دل شور گریه دارم من

 

می‌توانم آیا نبارم من؟


نه تنها از من قرار دل، می‌رباید این شور شیدایی

 

جهانی را دیده‌ام یکسر، غرق دریای ناشکیبایی 
بیا در جان مشتاقان، گل‌افشان کن، گل‌افشان کن
به روی خود، شب ما را، چراغان کن، چراغان کن


چو آن ابر نوبهارم من، به دل شور گریه دارم من

 

می‌توانم آیا نبارم من؟



موضوعات مرتبط: مطالب ، ،

تاريخ : یک شنبه 24 دی 1391 ا 8:15 نويسنده : رضـــــــــا ا

  همین دیشب بود جایتان خالی رفته بودیم منزل یکی از دوستان که از سفر کربلا آمده بود.


موضوعات مرتبط: مطالب ، ،

ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 24 دی 1391 ا 8:10 نويسنده : رضـــــــــا ا

 · در مورد همسر کسی اظهار نظر نکن نه مثبت نه منفی.

 
· نوشیدنی های داخل لیوان ویا فنجان را تا آخر ننوش.

موضوعات مرتبط: مطالب ، ،

ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 24 دی 1391 ا 8:5 نويسنده : رضـــــــــا ا
دیـگـر بـرایـم مـهـم نـیـست

دیــگران چـه مـیـگـویـنـد !

زیــرا

مـَـن فـقـط خـودم هـسـتـم . . .

خـودم ، کِ عـاشـقِ تــُـو هـسـتـم
 

موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : یک شنبه 24 دی 1391 ا 7:10 نويسنده : رضـــــــــا ا
تاريخ : پنج شنبه 21 دی 1391 ا 12:37 نويسنده : رضـــــــــا ا

به دلتنگی هایمـــ دست نزن





اینطور نمیشود

باید یک غریق نجات همیشه همراهم باشد

غــرق در فـکرت شدن اصلا دست خودمــ نیست.....



به دلتنگی هایمـــ دست نزن

می شكند بغضــمـــــ یك وقت !!

آنگاه غرقـــــ می شوی

در سیلابـــــ اشكهایی كه

بهانه ی روانــــــ شدنش هستی !! . . .


شده ام سنگ صبور روزگار.....

دارد تمام غم هاي ديرينه اش را يك جا به خوردم مي دهد...




دیگر تنهاییم را با کسی قسمت نخواهم کرد...

یک بار قسمت کردم چندین برابر شد!



هوای مُردن

بیخ گوش من است

همانجایی که روزی

رد نفسهای تو بود



هــرگــاه صـدای جـدیـدیــ سـلام مـی کنـد

تپــش قــلب مــی گیــرمـ!

مــن دیگــر کشـش خــدا حــافظــی نــدارمـ

مـــرا ببخـش

کــه جــوابــ ســلامــتــ را نــمی دهـــمـ!!...



چـرا سـاکـت نـمـی شـوی؟

صـدای نـفـس هـایـت . . . در آغـوش ِ او

از ایـن راه ِ دور هـم آزارم مـی دهـد !!!

لــعــنــتــی . . . آرامـتـر نـفـس نـفـس بـزن !



بیـــا “خــّر” هـــایـتــ را بگیـــر

دیگـــر تـــوانــ عبــور دادن آن هـــا را از پــُل نــدارمـ

وقتــی مــی دانـــمـ کــه در آخـــر مثــل همیشــه خــواهــی گفــتــ

“مـــا بــه درد هــم نمــی خــوریــمـ” . . .


تو کیستی؟

هان؟

یادم آمد...

...

تو همانی که روزی با پاهایت آمدی

و نماندی و رفتی!!!

و من...

من همانم

که روزی با دلم آمدم و ماندم و ماندم

موضوعات مرتبط: تصاویر عاشقانه ، عاشقانه ای برای تو ، دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : چهار شنبه 20 دی 1391 ا 10:8 نويسنده : رضـــــــــا ا

چرا انقدر نگرانيد؟ ...!!!ا



فقط دو چيز وجود داره كه نگرانش باشی: اينكه سالمی يا مريض. اگر سالم هستی، ديگه چيزی نمونده كه نگرانش باشی؛ اما اگه مريضی، فقط دو چيز وجود داره كه نگرانش باشی: اينكه دست آخر خوب می شی يا میميری. اگه خوب شدی كه ديگه چيزی برای نگرانی باقی نمی مونه؛ اما اگه بميری، دو چيز وجود داره كه نگرانش باشی: اينكه به بهشت بری يا به... جهنم. اگر به بهشت بری، چيزی برای نگرانی وجود نداره؛ ولی اگه به جهنم بری، اون قدر مشغول احوالپرسی با دوستان قديمی می شی كه وقتی برای نگرانی نداری پس در واقع هيچ وقت هيچ چيز برای نگرانی وجود نداره.


موضوعات مرتبط: مطالب ، ،

تاريخ : سه شنبه 19 دی 1391 ا 9:24 نويسنده : رضـــــــــا ا
samanesohrabi 

سرگرمی,جملات زیبا, جملات عاشقانه, دل نوشته 

گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم!

ببرم بخوابانمش!

لحاف را بکشم رویش!

دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم!

حتی برایش لالایی بخوانم،

وسط گریه هایش بگویم:

غصه نخور خودم جان!

درست می شود!درست می شود!

اگر هم نشد به جهنم...

تمام می شود...

بالاخره تمام می شود...!!!


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : یک شنبه 17 دی 1391 ا 13:52 نويسنده : رضـــــــــا ا



من تو را دوست می دارم... تو دیگری را... دیگری مرا... و همه ما تنهاییم!

داستان غم انگیز زندگی این نیست که انسانها فنا می شوند، این است که آنان از دوست داشتن باز می مانند.

همیشه هر چیزی را که دوست داریم بدست نمی آوریم، پس بیاییم آنچه را که به دست می آوریم دوست بداریم.

انسان عاشق زیبایی نمی شود، بلکه آنچه عاشقش می شود در نظرش زیباست!

انسان های بزرگ دو دل دارند؛ دلی که درد می کشد و پنهان است و دلی که میخندد و آشکار است.

همه دوست دارند که به بهشت بروند، ولی کسی دوست ندارد که بمیرد ... !

عشق مانند نواختن پیانو است، ابتدا باید نواختن را بر اساس قواعد یاد بگیری.

سپس قواعد را فراموش کنی و با قلبت بنوازی.

دنیا آنقدر وسیع هست که برای همه مخلوقات جایی باشد،
پس به جای آنکه جای کسی را بگیریم تلاش کنیم جای واقعی خود را بیابیم.

‏‏اگر انسانها بدانند فرصت باهم بودنشان چقدر محدود است؛ محبتشان نسبت به یکدیگر نامحدود می شود.

عشق در لحظه پدید می آید و دوست داشتن در امتداد زمان
و این اساسی ترین تفاوت میان عشق و دوست داشتن است.

راه دوست داشتن هر چیز درک این واقعیت است که امکان دارد از دست برود :



تاريخ : یک شنبه 17 دی 1391 ا 13:10 نويسنده : رضـــــــــا ا

میدانستـَـــــــــم رویـا بود ...
مــَــن و تـــــُــــو !؟
بَعـــــــــید بـود آن هَمه خـوشبختی !!
حَتـــی در تَـــــــصـور ِخـدا هـم نبود !
حَق داشتــــ که بـرآورده نکرد
دعـاهای من گُــناه بـودند


بگذار
روزگار
هرچقدر میخواهد پیله کند
چه باک، وقتی یقین داریم که پروانه میشویم ..

 

 


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : شنبه 16 دی 1391 ا 13:24 نويسنده : رضـــــــــا ا

دست تو اگر بود،

دست من در جیبم نبود!!!



موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : شنبه 16 دی 1391 ا 10:39 نويسنده : رضـــــــــا ا

 

تمــــــــام وسعـــــــت کوچــــــــک جغرافیـــــــــای ذهــــــنم

از آنِ تـــــــوســـــــت♥

حتــــــی اگـــــــر همـــــه به جبـــــــر
...
در فکر تصـــــــاحبش باشنـــــد

- باز هـــــــم -

تنهــــــا مالکـــــــش

تــــــویی ♥................



موضوعات مرتبط: مطالب ، عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : شنبه 16 دی 1391 ا 10:37 نويسنده : رضـــــــــا ا
ﻋــــﺰﯾــــﺰﻡ ...

ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗـــــــﺖ ﺑﮕــــــــﻮ ﺍﯾﻨﻘـــــــﺪﺭ ﺗــــــﻮﯼ ﺩﺳﺖ ﻭﭘــــﺎﯼ ﻣــــــﻦ ﻧﺒﺎﺷﻨـــــﺪ.

ﺩﯾﺮﻭﺯ ﯾﮑـــــﺒﺎﺭ ﺩﯾــــــﮕﺮ ﺟﻠﻮﯼ ﻫـــــــﻤﺎﻥ ﻧﯿﻤﮑـــــــﺖ ﻫﻤﯿﺸــــــــﮕﯽ

ﺯﻣـــــﯿﻦ ﺧـــــــﻮﺭﺩﻡ...




موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : شنبه 16 دی 1391 ا 10:36 نويسنده : رضـــــــــا ا

 

کودک که بودم ؛

تاب بازی بهانه ی خنده های بلندم بود ؛

حالا که بزرگ شده ام

چه بیتاب شده ام ...



موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : شنبه 16 دی 1391 ا 9:40 نويسنده : رضـــــــــا ا
مشکل اینجاست که
همیشه برای فرار از دست یک آدم
به آدم دیگری پناه برده ایم...
اعتیاد به آدمها، بــدتــریــن نوع اعتیاد است!!!

 

موضوعات مرتبط: مطالب ، عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : شنبه 16 دی 1391 ا 6:55 نويسنده : رضـــــــــا ا

 

اگر دعای من امشب به آسمان برسد


گمان كنم كه خدا هم به دادمان برسد

 

رمق نمانده به جسمم, خدای من مددی!


مگر ز تو به تن مرده‌ام توان برسد

 

غمم ز دوری یار است، یار گمشده‌ام


چه می‌شود خبر از یار بی نشان برسد؟

 

چه می‌شود كه بیاید سوار مشرقی‌ام


و بر پیاده ی خسته، توان و جان برسد؟

 

پر از لطافت گل می‌شود نسیم چمن


اگر به فصل خزان یار مهربان برسد

 

گلاب و عطر بپاشید در مسیر ظهور


گمان كنم كه هر آن لحظه میهمان برسد!

 

همیشه منتظرم دركنار جاده عشق


كه پیك خوش خبر از سمت جمكران برسد

 

تمام ذهن مرا پر نموده این پرسش

 
چه می‌كنیم اگر وقت امتحان برسد؟

 

خدا كند كه در این روز, روسپید شویم


چو كارنامه به آن مصلح جهان برسد

 

یقین بدان كه اثر می‌كند دعای فرج


و از عنایت آن صاحب‌الزمان برسد

 

شروع دفتر باور به نام او زیباست


اگر كه ختم غزل هم به پای آن برسد


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : چهار شنبه 13 دی 1391 ا 8:6 نويسنده : رضـــــــــا ا

دیـشـب گـرسـنـه بـود
دخـتـری کـه مُـرد ...
چـه آسـان بـه خـاک پـس دادیـمـش ؛
و هـمـسـایـه اش ، زیـارتـش قـبـول ...
دیـشـب از سـفـر رسـیـد

مـکـه رفـتـه بـود !


موضوعات مرتبط: مطالب ، ،

تاريخ : چهار شنبه 13 دی 1391 ا 7:58 نويسنده : رضـــــــــا ا

ای تو تنها پناهگاه من

معبودم !!

بی تو و محبتت در این دنیای تاریکی ها بدون یاور چه کنم ؟

این منم گدای رحمت وبخشش تو

منم همان بنده ی افتاده برخاک

یاریم کن که به تو محتاجم وبه عنایت تو دلخوشم

و به بخشش تو امیدوار

به درگاه تو روی می آورم و خالصانه به دامانت متوصل میشوم

ز تو خواهم ببخشی  هر آنچه لایق آنم

میدانم تو بهترین بخشندگانی 

ای معبود من


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : چهار شنبه 13 دی 1391 ا 7:54 نويسنده : رضـــــــــا ا


مي شه نگام کني؟...راحت شه زندگيم
چشم بر ندار ازم...مي پاشه زندگيم
لب بستم از تو و...افطار مي کنم
من عاشق تو ام...اقرار مي کنم
اقرار مي کنم...بي ياد تو هنوز
هم سخته خواب شب...هم خنده هاي روز
از تو حواسمو...هي پرت مي کنم
باقلب کوچکم...هي شرط مي کنم
حالا که اومدم...چيزي به روم نيار
تا ديرتر نشه...راهي جلوم بذار
*
برگشتناي دير...دل بستناي زود
باور نمي کني...دست خودم نبود


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : چهار شنبه 13 دی 1391 ا 7:51 نويسنده : رضـــــــــا ا

دیگر خسته شدم...

میخاهم آرزوکنم خدا برایم کسی را بیافریند...

کسی مثل آنشرلی با موهای قرمزش تا احساسم را به شبنم روی برگ گل درک کند ،کسی مثل جودی آبوت تا

عشق به بابا لنگ دراز را با هم مرور کنیم ،کسی مثل سفید برفی تا صبر را با هم دوره کنیم و روزی در کنار شاهزاده

سوار بر اسب ظلم ناخواهری هایمان را فراموش کنیم...

کسی مثل....

دیگر از زندگی با این آدم ها خسته شدم...دنیای کارتون های بچگیم را میخواهم...



موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : چهار شنبه 13 دی 1391 ا 7:46 نويسنده : رضـــــــــا ا


خدایا
میوه کدام درختت را
گاز بزنم ؟!
که از زمین رانده شوم
اینجا زمین است ...
ساعت به وقت انسانیت
خوابیده است!
خطا از من است ،
مـی دانم
از من کـه سالـــــــهاست
گفته ام ایاک نعبد،
اما به دیگران هم
دل سپرده ام
از من کـه سالــــــــهاست
گفته ام ایاک نستعین،
اما به دیگران هم
تکیه کرده ام
اما رهایم نکن
بیش از همیشه
دلتنگم..


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : چهار شنبه 13 دی 1391 ا 7:44 نويسنده : رضـــــــــا ا

افسوس ...
آن زمان که باید دوست بداریم ، کوتاهی می کنیم ...
آن زمان که دوستمان دارند ، لجبازی می کنیم و بعد ...
برای آن چه ازست رفته آه می کشیم .....
.
.
.
.


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : چهار شنبه 13 دی 1391 ا 7:41 نويسنده : رضـــــــــا ا

صدای خستگی و تنهایی مرا ، چه کسی می شنود؟

شهر خواب است

قصه نیستم که بگوئی نغمه نیستم که بخوانی صدا نیستم که بشنوی یا چیزی چنان که ببینی یا چیزی چنان که بدانی...

من درد ِ مشترک‌ام مرا فریاد کن.

این نیز بگذرد...
.
.
.


موضوعات مرتبط: مطالب ، ،

تاريخ : چهار شنبه 13 دی 1391 ا 7:37 نويسنده : رضـــــــــا ا

دلــمـــان خــــوش است که مـی نـویـسـیـم
و دیـگــران مـی خـوانـنـد
و عــده ای مــی گــویـنـد
آه چـه زیـــــبــــا
و بـعـضـی اشـــک مـی ریـزنـد
و بـعـضـی مـی خـنـدنـد
دلــمـــان خــــوش است
به لــذت هـای کـــوتــاه
به دروغ هــائـی کـه از راسـت بــودن قــشــنــگ تـــرنــد
به ایـنـکـه کـــســی بـرایـمـان دل بـسـوزانـد

یـا کــســی عـاشـقـمـان شــود
بـا شـاخـه گــــلـــی دل مــی بـنـدیـم
و بــا جــمــلـه ای دل مــی کَــنــیــم
دلــمـــان خــوش مـی شـود
بـه بـرآوردن خـواهـشـی و چـشـیـدن لـذتـی
و وقـتـی چـیـزی مـطابـق مـیـل مـا نـبـود
چـقـدر راحـت لـــگــد مـی زنـیـم
و چـه ســاده مـی شـکـنـیـم
هـــمـــه چــــیـــز را{-35-}
 

موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : چهار شنبه 13 دی 1391 ا 7:34 نويسنده : رضـــــــــا ا

چقدر آسمان شب شبیه پارچه ایست که سوراخ سوراخ است و پشت این تن سیاه همه دنیا چراغانیست شاید پشت شب، دنیایی دگر باشد وآ دم هایش از پس سوراخ ستاره ها من و تو را بنگرند... بیا سعی کنیم آبروی دنیایمان را نبریم!! یا اگر نمی توانیم ،.... پارچه سیاهی برگیریم و سوار بر باد تا آسمان شب پرواز کنیم وباهم سوراخ های شب را وصله کنیم شاید چهره آسمان را زشت کند ولی لا اقل دیگر دنیایمان در برابرآن دنیای دیگر ضایع نمی شود.....


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : چهار شنبه 13 دی 1391 ا 7:23 نويسنده : رضـــــــــا ا
زندگی جبر نيست؛
اگر بشناسيم چندجمله‌ای محبت و ايثار را
اتخاد ناگسستنی دلهای اهل ايمان را
بسط انسانيت و تجزيه کدورتها و عداوتها را اگر دوستيها را جمع، دشمنيها را کم،
شاديها را ضرب و غمها را تقسيم کنيم،
محبتها را به توان برسانيم و کينه‌ها را به زير راديکال ببريم،
مفهوم زيبای زندگی را می‌فهميم. چندجمله‌ای زندگيتان «تعريف شده‌تر» و اتحاد قلبهايتان مستحکم‌تر باد.
 

موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : چهار شنبه 13 دی 1391 ا 7:21 نويسنده : رضـــــــــا ا

وقتی که دیگر نبود
من به بودنش نیازمند شدم
وقتی که دیگر رفت
من به انتظار آمدنش نشستم
وقتی که دیگر نمی*توانست مرا دوست بدارد
من او را دوست داشتم
وقتی که او تمام کرد
من شروع کردم
وقتی که او تمام شد
من آغاز کردم
چه سخت است تنها متولد شدن
مثل تنها زندگی کردن است
مثل تنها مردن
دکتر علی شریعتی
{-72-}خدا نگهدار


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : چهار شنبه 13 دی 1391 ا 7:19 نويسنده : رضـــــــــا ا

زندگی دفتری از خاطره هاست یک نفر دردل شب یک نفر دردل خاک
 یک نفر همدم خوشبختی هاست یک نفر همسفر سختی هاست
 چشم تا باز کنیم عمرمان می گذرد ما همه همسفر و رهگذریم
آنچه باقیست فقط خوبیهاست
!
 

موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : سه شنبه 12 دی 1391 ا 7:13 نويسنده : رضـــــــــا ا

دیشب از دلتنگیت بغض گلویم را شکست
گریه ای شد بر فراز آرزوهایم نشست
من نگاهت را کشیدم روی تاریخ غزل
تا بماند یادی از روزی که بر قلبم نشست
 

موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : سه شنبه 12 دی 1391 ا 7:12 نويسنده : رضـــــــــا ا

تو نبودی دل به دل راهی نداشت
از خیال عشق آگاهی نداشت
 تو نباشی تا قیامت بی کسم
 در تمام زندگی دلواپسم
 

موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : سه شنبه 12 دی 1391 ا 7:11 نويسنده : رضـــــــــا ا
.: Weblog Themes By violetSkin :.