دوست معمولي هيچگاه نمي تواند گريه تورا ببيند.
دوست واقعي شانه هايش از گريه تو تر خواهد بود.
دوست معمولي اسم کوچک والدين تو را نمي داند.
دوست واقعي شايد تلفن آنها را جايي نوشته باشد.
دوست معمولي يک جعبه شکلات براي مهماني تو مي آورد.
دوست واقعي زودتر به کمک تو مي آيد و تا دير وقت براي تميز کردن مي ماند.
دوست معمولي از دير تماس گرفتن تو دلگير و ناراحت مي شود.
دوست واقعي مي پرسد چرا نتوانستي زودتر تماس بگيري؟

           

دوست معمولي دوست دارد به مشکلات تو گوش کند.
دوست واقعي سعي در حل آنها مي کند.
دوست معمولي مانند يک مهمان عمل مي کند و منتظر مي ماند تا از او پذيرايي کني.
دوست واقعي به سوي يخچال رفته و از خود پذيرايي مي کند.
دوست معمولي مي پندارد که دوستي شما بعد از يک مرافعه تمام مي شود.


((دوست واقعي مي داند که بعد از يک مرافعه دوستي محکمتر مي شود)).

دوست واقعي کسي است که وقتي همه تو را ترک کرده اند با تو مي ماند.

 

huge.gif

 


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : یک شنبه 31 خرداد 1394 ا 7:25 نويسنده : رضـــــــــا ا

       عشق يعني انتظار و انتظار           عشق يعني هر چه بيني عکس يار

عشق يعني شب نخفتن تا سحر             عشق يعني سجده‌ها با چشم تر 

عشق يعني ديده بر در دوختن           عشق يعني از فراقش سوختن

عشق يعني سر به در آويختن            عشق يعني اشک حسرت ريختن

عشق يعني لحظه‌هاي ناب ناب           عشق يعني لحظه‌هاي التهاب

عشق يعني بنده فرمان شدن           عشق يعني تا ابد رسوا شدن

عشق يعني گم شدن در کوي دوست           عشق يعني هر چه در دل آرزوست

عشق يعني يک تيمم يک نماز              عشق يعني عالمي راز و نياز

عشق يعني يک تبسم يک نگاه           عشق يعني تکيه گاه و جان پناه

عشق يعني سوختن يا ساختن               عشق يعني زندگي را باختن

عشق يعني همچو من شيدا شدن              عشق يعني قطره و دريا شدن

عشق يعني پيش محبوبت بمير               عشق يعني از رضايش عمر گير

عشق يعني زندگي را بندگي                عشق يعني بندگي آزادگي

بــرای کسـی کـه مدتهـاســت .... بــی آن کـه باشــد ....

هــر لحـظــه .... زنــدگــی اش کـــرده ام !


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : شنبه 30 خرداد 1394 ا 17:37 نويسنده : رضـــــــــا ا

Click here to enlarge

وقتی یه دختر به خاطر یه پسر اشک میریزه ....

يعني واقعن عاشقشه

اما ....

...
وقتی یه پسر به خاطر یه دختر اشک بریزه

یعنی هیچ وقت دیگه نمیتونه دختر دیگه ای رو مثل اون دوست داشته باشه...

به سلامتی اونی که فهمید براش گریه هم کردم امابه گریه هام خندید

موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : شنبه 30 خرداد 1394 ا 15:35 نويسنده : رضـــــــــا ا

وقتى که میگى :

 

“دیگه برای همیشه فراموشش کردى”

 

و هیچ احتیاجى بهش ندارى و تمام بد و بیراه های دنیا رو نصیبش میکنى …

 

دقیقا همون زمانیه که :

 

بیشتر از همیشه دلت براش تنگ شده …

 


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : شنبه 30 خرداد 1394 ا 14:54 نويسنده : رضـــــــــا ا

هَمیشـِـــہ آز آمَدن "ن" بَر سر کَلـــِـــــمآت می تَرســـَــمـ.

         نَــ دآشتـــَـ ن تُو...

                             نـَـ بُودَنـــ تُو...

      نــَ مآندَنــــ تُو...

کآشـــ آیــن بآر حدآقل دلِ وآژه برآیــَــمـ مــی سُوختـــــــــ

 

                                               و خَبــَر میــــدآد آز نـَـ رفتــــ ن تُو....


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : شنبه 30 خرداد 1394 ا 13:57 نويسنده : رضـــــــــا ا

تا به حال شده دوست داشتنت را قورت بدهی… ؟!

لبخند بزنی…

بی تفاوت باشی…؟

شده دلتنگی بپیچد به دلت،راه نفست راببندد،خفه ات کند…

هی دستت برود سمت گوشی…

برش داری…

نگاهش کنی…

پرتش کنی…..

شده یک آهنگ برایت شود روحِ یک لحظه…

بشود خاطره

و هر چه تکرار شود دیوانه ترت کند…؟

شده بروی همان خیابانی که با او رفته ای…

چند متر جا را هی بالا و پایین کنی…

اشک بریزی و…

  لذت ببری…

همانقدر که آن روز لذت بردی…؟


شده قسم بخوری دیگر کاری به کارش نداری…

اما یکهو در یک لحظه گوشی موبایل را برداری،پیغامی تایپ کنی…

انگشتت برود سمت کلمه send

منطقت بمیرد، قلبت تند تند بزند و…send کنی…؟


شده تمام روز را در انتظار یک جواب،بیقرار باشی…

نرسد این جواب…


آخر گوشی را برداری واینطور بنویسی:"اشکالی نداره، اگه نمیخوای جواب بدی،نده…

فقط میخواستم بدونم خوبی؟همین…

مواظب خودت باش "شده باز جوابی نیاید…؟

باز بشکنی…


هزار بار دیگر هم بشکنی اما باز با دست و دلِ شکسته،

دوستش داشته باشی…؟


شده این همه عاشق باشی…؟

 

 

 


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : شنبه 30 خرداد 1394 ا 7:3 نويسنده : رضـــــــــا ا

برایش نوشتم:

"به امید فردای بهتر واسه هردومون"

دو هفته بعد شنیدم ازدواج کرد!!!

بعدهــــــــــــــــا فهمیدم

 

 

آن روز "الف" فردا را

یادم رفته بـــــــــــــــــــود..

 

موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : شنبه 30 خرداد 1394 ا 6:54 نويسنده : رضـــــــــا ا

زندگی

معنای پیچیده ای ندارد ...

 

همین که تو باشی....

 

این تمام زندگیست...

 


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : شنبه 30 خرداد 1394 ا 6:40 نويسنده : رضـــــــــا ا

این روزها احساس میکنم سهمم از آسمان یک ستاره است

یک ستاره زیبا

 

یک ستاره که هر شب به من چشمک می زند

یک ستاره که با مهربانی نوازشم میکند

یک ستاره که در گوشم زمزمه میکند

((میتوانی اینقدر بزرگ شوی که دست من را بگیری))


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : شنبه 30 خرداد 1394 ا 6:28 نويسنده : رضـــــــــا ا


بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست

آه، بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست

مثل عکس رخ مهتاب که افتاد در آب

در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست

آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد

بال وقتی قفس پر زدن چلچه هاست

بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است

مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست

باز می پرسمت از مساله و دوری عشق

و سکوت تو جواب همه ی مساله هاست


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : پنج شنبه 28 خرداد 1394 ا 15:18 نويسنده : رضـــــــــا ا

ای خدا

کاش آشنایی ها نبود یا به دنبالش جدایی ها نبود!!!
نمی دانم دلم گمشده یا اونی که دل به او سپردم
نمی دانم عشقم گمشده یا معشوقم
نمیدانم لیاقت او را نداشتم یا او لایق من نبود
نمیدانم من در حق عشقمان خیانت کردم یا او.

او قدر ندانست یا من،نمیدانم
نمیدانم خدا این را قسمت ما کرد یا خود ما قسمت را رقم زدیم
نمی دانم چرا وقتیکه دل بستن سهل است ،دل کندن آسان نیست
نمیدانم خدا به ما دل داد تا از این دنیا ببریم یا دنیا رو داد تا دل بکنیم
هنوز نمیدانم با بودن او زندگی سخت است یا بی او
تحمل جای خالیش توی تک تک لحظه ها سخت تر است یا ...


نمی دانم شکستن غرورم سخت تر است یا شنیدن صدای شکستن قلبم


نمی دانم تو به من عشق را آموختی یا میخواهی  نفرت را یادم بدهی
نمی دانم بگویم:چرا آمدی یا بپرسم که:چرا رفتی؟
من نمی دانم تو به من بگو...

.


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : پنج شنبه 28 خرداد 1394 ا 14:5 نويسنده : رضـــــــــا ا

من تو رو دلم میخواد دوستت دارم

خنده هات بهت میاد دوستت دارم

اگه حتی تو منو یکم بخوای من تو رو خیلی زیاد دوست دارمت

تو رو واسه خوبیات دوست دارمت واسه مهربونیات دوست دارم

داری منو میکشی با اون چشات

واسه عاشق کشیات دوست دارمت

آهای مخاطب خاص دلم یهو تو رو خاص

برای این دل من نزاشتی هوشو حواس

آهای مخاطب خاص اجازه دست شماست

قبوله هر چی بگی

عاشقت اینجوریاس

 


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : پنج شنبه 28 خرداد 1394 ا 6:45 نويسنده : رضـــــــــا ا

دلم گرفته

خیلی

خدای خوبم ، چرا؟؟؟

چرا اونایی که قسمت هم نیستند سر راه هم قرار میدی؟

چرا یکی رو عاشق یکی میکنی که دوسش نداره؟

چرا نیمه ی گمشده ی آدمو باهاش آشنا میکنی در حالی که توی تقدیرشون نوشتی که مال هم نیستند؟

خدای خوبم، راضی ام به رضای تو و سر سجده فرود میاورم و تسلیم میشم به مشیت تو

که تو خود دانای توانایی


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : چهار شنبه 27 خرداد 1394 ا 16:46 نويسنده : رضـــــــــا ا
مهم نیست ڪه دیگر بآشـے یآ نه...
 
مهم نیست ڪه دیگر دوسم دآشته بآشـے یآ نه
 
مهم نیست ڪه دیگر مرآ به خآطر بیآورے یآ نه
 
مهم نیست ڪه دیگر تورآ بآ دیگرے میبینم یآ نه
 
مهم اینست ڪه زمآنے که تنهآ میشوے ...
 
زمــآنـے ڪه دلت گرفت 
 
چگونه و با چه رویـےسر به آسماטּ بلند میڪنـے و میگویـے :
 
خدآیا مـטּ ڪه گنآهـے نڪردم !!!
 
 پس چه شد ...
 

موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : چهار شنبه 27 خرداد 1394 ا 9:40 نويسنده : رضـــــــــا ا
.
آتش زدن به یک “سرنوشت
کبریت نمی خواهد که !!
“پـــا” می خواهد …
که لگد بزنی به همه دارایی یک نفر …
و …
بـــــــــروی .. !!
 

موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : چهار شنبه 27 خرداد 1394 ا 9:28 نويسنده : رضـــــــــا ا


عاشقت نشدم که روزی از عشق خسته شوم.


با تو عهد نبستم که روزی عهدم را بشکنم.


همسفرت نشدم که روزی رفیق نیمه راهت شوم.


همسنفت نشدم که روزی عطر نفسهایم را از تو دریغ کنم.


و با یاد تو زندگی نمیکنم که روزی فراموشت کنم.


با تو آغاز کردم که دیگر به پایان نیندیشم.


عاشقت شدم که عاشقانه به عشق تو زندگی کنم.


با تو عهد بستم که با تو تا آخرین نفس بمانم.


همسفرت شدم که تا پایان راه زندگی با هم باشیم.


همسنفست شدم که با عطر نفسهایت زنده بمانم.


و با یادت زندگی میکنم که همانا با یادت زندگی برایم زیباست.


همچنان لحظات زیبای با تو بودن میگذرد ،


از آغاز تا به امروز عاشقانه با تو مانده ام ای همسفر من در جاده های نفسگیر زندگی.


اگر در کنار من نباشی با یادت زندگی میکنم ،


آن لحظه نیز که در کنارمی با گرمی دستهایت و نگاه به آن چشمان زیباست زنده ام.


ای همنفس من بدون تو این زندگی بی نفس است ،


عاشق شدن برایم هوس است و مطمئن باش این دنیا برایم قفس است.


با تو آغاز کرده ام که عاشقانه در دشت عشق طلوع کنم ،

طلوعی که با تو غروبی را نخواهد داشت.


و همچنان لحظات زیبای با تو بودن میگذرد ،

لحظه هایی سرشار از عشق و محبت.


با تو بودن را میخواهم نه برای فرداهای بی تو بودن.


با تو بودن را میخواهم برای فرداهای در کنار تو بودن.


با تو بودن را میخواهم برای فرداهای عاشقانه تر از امروز.


پس ای عزیز راه دورم با من باش ، در کنارم باش و تا ابد همسفرم باش.

 

 


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : یک شنبه 24 خرداد 1394 ا 7:16 نويسنده : رضـــــــــا ا

لحظه های قشنگی که با هم داریم

گرچه کوتاه و گذراست

خیلی زیباست

 برات یه عمر خاطره  میسازه

قدر این لحظه ها رو بدونیم

تا هستی

تا هستم

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

دل نوشته ای که یک دل اونو نوشته



موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 24 خرداد 1394 ا 6:36 نويسنده : رضـــــــــا ا

نمیخواستم اینجوری وابسته شم

نمیخواستی اینجوری عادت کنی

به هرکس که از زندگیم رد بشه

به هرسایه حتی حسادت کنی

نمیتونم از عشق تو بگذرم

جدایی خود مرگه ترکم نکن

من و تو یه اندازه عاشق شدیم

بیا سایه تو از سرم کم نکن

تو هم مثل من بی قرار چشات

میدونم دلت تا ابد با منه

چشاتو میبندی جهانم سیاهست

چشامو ببندم دلت میشکنه

تو هم مثل من بی قرار چشات

میدونم دلت تا ابد با منه

چشاتو میبندی جهانم سیاست

چشامو میبندم دلت میشکنه


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : پنج شنبه 21 خرداد 1394 ا 7:8 نويسنده : رضـــــــــا ا

دوست داشتن به حرف نیست . . . !
به وقتیه که برات میذاره ،
به ارزشیه که برات قائل میشه ،
به دلگرمیه که بهت میده ،
اما وقتی طرفت همش نیست !
وقتی تو توی لحظه لحظه زندگیت تنهایی . . .
این دوست داشتن نیست !
” دوست داشتن ” این نیست که جاخالی هاشون رو باتو پر کنند!
اینه که بخاطر تو . . . “  جاخالی کنند ” !


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : پنج شنبه 21 خرداد 1394 ا 7:1 نويسنده : رضـــــــــا ا

.

دنیا برام قشنگ میشه ..
وقتی تو پیشه من باشی ..
بازم کنارم بمونی ..
وصله جون و تن باشی ..


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : پنج شنبه 21 خرداد 1394 ا 6:55 نويسنده : رضـــــــــا ا

 

 

نمی خوام ی لحظه تو دنیا نباشی
محاله بزارم ک از من جداشی
دوست دارم اما تو باور نداری
نه باور ندارم تو دوستم نداری
اگه قسمت اینه کنارت نباشم
دیگه دوست ندارم ی شب زنده باشم
بزار توی ِ دستات بازم جون بگیرم
اگه تو نباشی از این خونه میرم


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : سه شنبه 19 خرداد 1394 ا 7:6 نويسنده : رضـــــــــا ا

چه حس قشنگیه وقتی میشی مَحرمِ دل یکی ..


یکی که بهش اعتماد داری ..


بهت اعتماد داره ..


از دلتنگی هاش برات میگه ..


از دلتنگی هات براش میگی ..


آروم میشه ..

 

آروم میشی ..

 
حسی که هیچ وقت به تنفر تبدیل نمیشه ..

 
این حس مثل قطره های باران پاکه ..!!

 

 

همچین آدمی رو تو زندگیت داری؟

 

http://asheganeh.ir/


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : یک شنبه 10 خرداد 1394 ا 12:44 نويسنده : رضـــــــــا ا

ایـن شـعرهـا را همـــین حــــــالا بـخوان

 

وگـرنـه بعـــــدهـــــا …


بـاورت


نمی شود !


هـنگـام سرودن ِ آن


چـگونـه … دیــوانه وار


عـاشقـت بـوده ام !!!


موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : یک شنبه 10 خرداد 1394 ا 10:51 نويسنده : رضـــــــــا ا

ریسمان پاره را می‌توان دوباره گره زد


دوباره دوام می‌آورد


اما هرچه باشد ریسمان پاره‌ای است….

 

شاید ما دوباره همدیگر را دیدار کنیم


اما در آن‌جا که ترکم کردی


هرگز دوباره مرا نخواهی یافت ….!

http://asheganeh.ir/

 


موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : یک شنبه 10 خرداد 1394 ا 10:48 نويسنده : رضـــــــــا ا

ﻫﺮ ﺁﺩمی ﮐﻪ ﻣﯿﺮﻭﺩ…


ﯾﮏ ﺭﻭﺯ


ﯾﮏ جایی


به ﯾﮏ ﻫﻮﺍﯾﯽ


ﺑﺮمبگردد!


ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﮏ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﻫﺴﺖ


ﺣﺘﯽ ﯾﮏ ﺧﺎﻃﺮﻩ!

http://asheganeh.ir/


موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : یک شنبه 10 خرداد 1394 ا 10:47 نويسنده : رضـــــــــا ا

بعضی “ضربه ها” نمی بـُــره…


زخــــــم نمــــی کنـــــه….


حتّی خراش هم نمــی ندازه….!


فقــــط “دردت” میــــاد….


اونقدر که نــــــــفست رو “بنـد” میاره…!!!


موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : یک شنبه 10 خرداد 1394 ا 10:45 نويسنده : رضـــــــــا ا

عشق کلمه مقدسی است

عشق زیباست

عشقی که نه به تمنای بوسه ای باشد

و نه به هوای آغوشی

عشق زیباست

عشقی که به خاطر یکی قلبت پتپه

عشقی که با شنیدن نامش، دلت بلرزه

و

دوست داشتن زیباست

وقتی یکی رو دوست داری که میدونی

فقط به خاطر خوشه

هوس نیست که باشد یا نباشد

باحضورش چه مجازی و چه واقعی غم هاتو ازیاد ببری

با غمش اشک توی چشات جمع شه و با لبخندش انگار دنیا رو بهت داده باشند

آری عشق زیباست

دوست داشتنی صادقانه


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : شنبه 9 خرداد 1394 ا 7:12 نويسنده : رضـــــــــا ا

سلام معبود من

        تو را زیباترین عشق نامیدم چون هرچه گشتم جز تو عشقی زیباتر ندیدم

         تو زیبایی چون:

           بدی هایی را که کردم با خوبی هایت بخشیدی

                  تلخی هایی را که چشیدم با شیرینی از یادم بردی

                      سختی هایی را که کشیدم با مهربانی هایت آسان کردی

                مهربانم دوستت دارم چون:

                   می توانم دوست داشته باشم و دوست داشتن هدیه بدهم

                      این دوست داشتنی ترین نعمت است

            نزدیک تر از مادر به فرزند

                                   آبی تر از آسمان به دریا

                                                        عاشق تر ازمجنون به لیلی

پس چرا تو را زیباترین عشق نگویم که توخود عاشقم کردی

ای معبود بی همتا

               معبودم:

           دلم می خواهد همیشه تو زیباترین عشق من باشی

                       این خواسته ام را اجابت کن


موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،
برچسب‌ها: "خدا" ,

تاريخ : شنبه 9 خرداد 1394 ا 6:52 نويسنده : رضـــــــــا ا

«تنها با کسی قبول عشق کنید که دارای همت عالی و نفسی قوی باشد»

از صاحبدلی پرسیدم:

« عشق از نظر شما چون است؟»

 وی گفت: چندان بزرگ و عظيم است که بر کسي پوشيده  نمي ماند و چنان دقيق است که هرگز به چشم ديده نمي شود و آن چنان در وجود شخص عاشق استقرار يافته است که مانند قرار داشتن آتش در آتش زنه و مانند خود آتش زنه که اگر آن را بجنباني آتش از ان بيرون مي جهد و چون رهايش نمايي اثري از ان به چشم نمي آيد.

او را که دل از عشق مشوش باشد

هر قصه که گوید همه دلکش باشد

تو قصه عاشقان همی که شنوی

بشنو!بشنو!که قصه شان خوش باشد


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،
برچسب‌ها: "عشق" , "نظر" ,

تاريخ : شنبه 9 خرداد 1394 ا 6:40 نويسنده : رضـــــــــا ا

گاهی وقتا موقع خداحافظی ازت

خواسته یا ناخواسته بهت میگم

"مواظب خودت باش"

مواظب خودت باش یعنی فکرم پیش توئه

مواظب خودت باش یعنی برام مهمی

مواظب خودت باش یعنی نگرانتم

مواظب خودت باش یعنی دوست دارم

مواظب خودت باش یعنی به خدا میسپارمت

مواظب خودت باش یعنی ازالان دلم برات تنگ شده


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : چهار شنبه 6 خرداد 1394 ا 8:55 نويسنده : رضـــــــــا ا

بعضی ها

شبیه یک انجیر رسیده می مانند ... 

که یکهو از آسمان می افتند در دامن رنگ و وارنگ زندگی ات ... 

اصلا خودت را میزنی به کوچه ی علی چپ .... 

و از بودنشان لذت میبری .... 

 

بعضی ها

شبیه عطر بهارنارنجی هستند

در کوچه پس کوچه های پیچ در پیچ دلت ، 

نفس میکشی ...

آنقدر عمیق ؛

که عطر بودنشان را تا آخرین ثانیه ی عمرت در ریه هایت ذخیره کنی ...

 

 بعضی ها  

شبیه ماهی قرمز کوچکی هستند ...

که افتاده اند در تنگ بلورین روزگارت ؛ 

جانت را با جان و دل در هوایشان تازه میکنی ... 

 

بعضی ها

بعضی ها

آرامش مطلقند ؛

لبخندشان ... تلالو برق چشمانشان ... صدای آرامشان ... 

اصلِ کار، تپش قلبشان ...

انگار که یک دنیا آرامش را به رگ و ریشه ات تزریق میکند ...

 و آنقدر عزیزند؛ 

این بعضی ها آن قدر بکرند؛

که دلت نمی آید حتی یک انگشتت هم بخورد بهشان ... 

میترسی تمام شوند و تو بمانی و یک دنیا حسرت ... 

 

بعضی ها

 بودنشان ...

همین ساده بودنشان ... همین نفس کشیدنشان ؛ 

یک عالمه لبخند می نشاند روی گوشه لبمان ... 

 

اصلا خدا جان !!

در خلقت بعضی ها ، سنگ تمام گذاشته ای ...

سایه شان کم نشود از روزگارمان ...

و من چقد دوست دارم اين بعضي ها را ...


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : چهار شنبه 6 خرداد 1394 ا 7:25 نويسنده : رضـــــــــا ا

ﻫﯿﭻ ﮔﺎﻩ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻫﺎﯼ ﭘﺮ ﺩﻟﯿﻞ ﺭﺍ

ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ!

 

ﻣﺜﻼ ﺍﯾﻦ ﻫﺎ ﮐﻪ می گوﯾﻨﺪ:

من ﻋﺎﺷﻖ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﺷﺪﻡ  

ﯾﺎ ﺩﯾﮕﺮﯼ می گوﯾﺪ:

ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﺶ هستم

ﯾﺎ ﭼﻪ می داﻧﻢ ﻫﺮﭼﻪ! 

ﺍﺻﻼ ﻣﻌﻨﯽ ﻧﺪﺍﺭد!

 

ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ می پرﺳﺪ ﭼﺮﺍ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ؟

ﺑﺎﯾﺪ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﮐﻨﯽ 

ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻧﯽ 

ﻭ ﺑﮕﻮﯾﯽ:

ﭼــﻮﻥ "ﺩﻭﺳﺘﺶ دارم"...


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : چهار شنبه 6 خرداد 1394 ا 7:20 نويسنده : رضـــــــــا ا

وقتی کسی رو پیدا کردی

 که درکنارش بدون هیچ دلیلی

 فقط به خاطر اینکه کنارشی خوشحالی و آرامش داری

 بدون اینکه حتی نسبتی باهاش داشته باشی

 پس درکنارش بمون وازدرکناراوبودن حتی در مدتی کوتاه لذت ببر

 دیگه مهم نیست که بقیه چی میگن....


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : چهار شنبه 6 خرداد 1394 ا 6:51 نويسنده : رضـــــــــا ا

ای کاش احساسم گلی می بود

، میریخت عطرش را به دامانت

یا مثل یک پروانه پر میزد ،

رقصان به روی طاق ایوانت

ای کاش احساسم کبوتر بود

بر بام قلبت آشیان میکرد

از دست تو یک دانه برمیچید

عشقی به قلبت میهمان میکرد.

ای کاش احساسم درختی بود ، تو در پناه سایه اش بودی
یا مثل شمعی در شبت میسوخت ، تو مست در میخانه اش بودی
ای کاش احساسم صدایی داشت ، از حال و روزش با تو دم میزد
مثل هزاران دانه برفی ، سرما به جان دشت غم میزد
ای کاش احساسم هویدا بود ، در بستر قلبم نمی آسود
یا در سیاهی دو چشمانم ، خاموش نمیگشت و نمی آلود
ای کاش احساسم قلم میگشت ، تا در نهایت جمله ای میشد
یعنی که “دوستت دارم”ی میگشت ، تا معنی احساس من میشد


موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : سه شنبه 5 خرداد 1394 ا 7:14 نويسنده : رضـــــــــا ا

غروبا میون هفته بر سر قبر یه عاشق
یه جوون میاد میزاره گلای سرخ شقایق
بی صدا میشکنه بغضش روی سنگ قبر دلدار
اشک میریزه از دو چـشمش مثل بارون وقت دیدار
 زیر لب با گریه میگه : مهربونم بی وفایی
رفتی و نیستی بدونی چه جگر سوزه جدایی !
آخه من تو رو می خواستم ، اون نجیب خوب و پاک
اون صدای مهربون ، نه سکوت سرد خاک
 تویی که نگاه پاکت مرهم زخم دلم بود
دیدنت حتی یه لحظه راه حل مشکلم بود
تو که ریشه کردی بـا من ، توی خاک بیقراری
تو که گفتی با جدایی هیچ میونه ای نداری
 پس چرا تنهام گذاشتی توی این فصل سیاهی ؟
تو عزیزترینی اما ، یه رفیق نیمه راهی
داغ رفتنت عزیزم خط کشید رو بودن من
رفتی و دیگه چه فایده ؟ ناله و ضجه و شیون ؟

تو سفر کردی به خورشید ، رفتی اونور دقایق
منو جا گذاشتی اینجا ، با دلی خسته و عاشق
نمیخوام بی تو بمونم ، بی تو زندگی حرومه
تو که پیش من نباشـی ، همه چی برام تمومه
 عاشق خـسته و تنها ، سر گذاشت رو خاک نمناک
گفت جگر گوشه ی عشقو ، دادمش دست تو ای خاک !
نزاری تنها بمونه ، همدم چشم سیاش باش
شونه کن موهاشو آروم ، شبا قصه گو براش باش
و غروب با اون غرورش نتونست دووم بیاره
پا کشید از آسمون و جاشو داد به یک ستاره
 اون جوون داغ دیده ، با دلی شکسته از غم
بوسه زد رو خاک یار و دور شد آهسته و کم کم
ولی چند قدم که دور شد دوباره گریه رو سر داد
روشو بر گردوند و داد زد : به خدا نمیری از یاد


موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : سه شنبه 5 خرداد 1394 ا 7:5 نويسنده : رضـــــــــا ا

    آن غریبه...

    چقدر آشنای خاطراتم بود...!! 


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، ،

تاريخ : سه شنبه 5 خرداد 1394 ا 6:58 نويسنده : رضـــــــــا ا

دلم گرفته ای دوست، هوای گریه با من

گر از قفس گریزم کجا روم، کجا من؟

کجا روم که راهی به گلشنی ندانم

که دیده برگشودم به کنج تنگنا من

نه بسته‌ام به کس دل، نه بسته کس به من دل

چو تخته‌پاره بر موج، رها، رها، رها من

ز من هر آنکه او دور ، چو دل به سینه نزدیک

به من هر آن که نزدیک، ازو جدا، جدا من!

نه چشم دل به سویی، نه باده در سبویی

که تر کنم گلویی به یاد آشنا من

ز بودنم چه افزود؟ نبودنم چه کاهد؟

که گویدم به پاسخ که زنده‌ام چرا من؟

ستاره‌ها نهفتم در آسمان ابری

دلم گرفته ای دوست ، هوای گریه با من

 


موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : سه شنبه 5 خرداد 1394 ا 6:53 نويسنده : رضـــــــــا ا

خواب دیدم از تو دور شدم
وای که عجب خواب بَدی
گفتم بیا با هم بریم، گفتی که راهو بَلدی
هر چی صدات کردم نرو اما به جایی نرسید
یکی یه جا فریاد می زد، دیوونه از قفس پرید
صبح که رسید بیدار شدم، دیدم یه نامه روی در
نوشته بودی که سلام، مدتی رو میرم سفر
بُغضی نشست توی گلوم، خوابم یا این حقیقته
بازم صدات کردم ولی، دیدم سکوت جوابته
گفتم که شاید این سفر تموم میشه همین روزا
دوباره باز می‌بینمش چه خوش خیال بودم خدا
ساعت و لحظه‌هام گذشت، چشمام به کوچه خیره بود
من منتظر بودم بیاد، خیلی دلم تنگ شده بود
روزا مثل دیوونه‌ها پرسه زنون تو کوچه‌ها
شبا یه گوشه از اتاق گریه و آه بیصدا
مثل همون خواب سیاه، رفت و منو تنهام گذاشت
گفتن این قصه تلخ ارزش خوندن و که داشت


موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : یک شنبه 3 خرداد 1394 ا 7:4 نويسنده : رضـــــــــا ا

تنهـــایی راه رفتــن سخـت نیســـت...

ولـی وقتــی همـهـ راهـو باهـــمـ رفتیـــــمـ...

تنهـــایی بــرگشتــن خیلـــی سختـــهـ ...

 


موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : شنبه 2 خرداد 1394 ا 7:25 نويسنده : رضـــــــــا ا
دست هایش را تا جایی که میشد باز کرد و گفت ببین
 
این همه دوست ات دارم
 
اما بزرگ تر که شد
 
پوز خندی تلخ زد و گفت 
 
تو آدمه خوبی هستی
 
اما عشق کافی نیست !
 
 
و من یاد آن روزها افتادم
 
یاد اینکه آدمها هر چه بزرگ تر میشوند
 
دست هایشان کوتاه تر میشود !
 
میفهمی که چه میگویم
 

موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : شنبه 2 خرداد 1394 ا 7:17 نويسنده : رضـــــــــا ا
.: Weblog Themes By violetSkin :.